عرض گردش [حملونقل دریایی] کل جابهجایی عرضی شناور در هنگام گردش
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] آدرس انتقال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] بالابر کمکی
[زمین شناسی] مدل تابع انتقال [آمار] مدل تابع انتقال
[عمران و معماری] تیر انتقالی
رهبندی انتقالی [مهندسی برق] نسبت ولتاژ واردشده به یک جفت پایانه به جریان تولیدشده بهوسیلۀ آن که در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است ...
[برق و الکترونیک] ابزار انتقال
[نساجی] قطعه فاق دار ( در ماشین بافندگی )
[عمران و معماری] طول انتقال
عدسی انتقال [نجوم] نوعی عدسی که در مسیر باریکه نور قرار میگیرد تا، بدون تشکیل تصویر، باریکه نور را از نقطهای به نقطه دیگر انتقال دهد ...
فهرست انتقال [ورزش] فهرست بازیکنانی که شرایط انتقال آنها به دیگر باشگاهها فراهم است
ترابارزن [حملونقل هوایی] وسیلهای چرخدار با سکویی قابلتنظیم در ارتفاعهای مختلف برای انتقال بار یا مجروح از یک وسیلۀ نقلیه بهوسیلۀ نقلیۀ دیگر ...