رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رونوشتاز [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنابسپاراز
واژههای مصوب فرهنگستان
ترانوشت [زبانشناسی] صورت ثبتشدۀ گفتار به شکل نوشتار
ترانویسی [موسیقی] [باستانشناسی، زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ثبت گفتار به شکل نوشتار|||[موسیقی] 1. سازگار کردن یک اثر برای اجرا با هر عامل اجرایی بهجز عاملی ...
رونویسی [زیستشناسی] فرایند ساخت رِنا از دِنا
رونوشتی [زیستشناسی] مربوط به رونویسی
تصویربرداری رونوشتگان [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] مصور کردن کل رونوشتهای یاخته، در زمان معین
رونوشتگان افتراقی [زیستشناسی - پروتگانشناسی] مجموعۀ کاملی از رونوشتهای ژنهای بیانشدۀ متفاوت هر یاخته در زمان و موقعیت مشخص ...
رونوشت برداری برقی، رو گرفت سازی برقی، نسخه برداری برقی
رونویسی درونشیشهای [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] رونویسی ژنهای همسانهسازیشده در لولۀ آزمایش|||متـ . رونویسی درشیشه ...
واجنوشت [زبانشناسی] صورت ثبتشدۀ واجهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها
آوانوشت [باستانشناسی] صورت ثبتشدۀ آواهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها