[ریاضیات] مورد توجه قرار دادن، پردازش کردن، پی گیری و دنبال کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط نردهای [حملونقل ریلی] خطی با دوراهههای متعدد در یک سمت
واژههای مصوب فرهنگستان
ردّ زمینلغزه [زمینشناسی] مسیر حاصل از حرکت یک زمینلغزه بر روی سنگها یا خاک سطحی
(دستگاه کوچک ردیابی ماهواره ها) ریز ردیاب
سامانۀ پایش مسیر [علوم نظامی] سامانۀ ارتباطی و موقعیتیابی رقمی دوسویه که از سامانۀ موقعیتیابی جهانی (GPS) برای نظارت بر حرکت و طرحریزی مسیر حرکت خودروها و ...
[سینما] باند مرکب [برق و الکترونیک] شیار صدا چند گانه گروهی از شیارهای صدای چاپ شده در مجاورت یکدیگحر روی پایه مشترک که مشخصات مستقل اما رابطه زمانی مشترکی دارند مانند ضبط صدای استریوفونیک . ...
[سینما] چند لبه
[سینما] نوار موسیقی
در (یا خارج از) مسیر، مربوط (یا نامربوط) به موضوع، متوجه (یا منحرف از) هدف
دارای یک ریل یاراه یا گذر گاه، یک ریلی، یک راهه، کوتاه فکر، فاقد قوه ارتجاعی، فقط در یک وهله
[برق و الکترونیک] ردیاب ستاره نوری ردیاب ستاره ای که تجهیزات الکترونیکی نوری آن روی نور یک ستاره قفل می شود.
[سینما] حاشیه نوری - فیلم با حاشیه نوری - نوار صدای اپتیک - نوار صوتی اپتیک