شاخ فرعی، دندانه، نوک شاخه یاسیخ، چنگک خیش، از دست دادن، گم کردن سایر معانی: تیزی، (مثلا هریک از دندانه ها یا تیزی های چنگال خوراک خوری)، سیخچه، شاخ، شا فرعی، نوک شاخه یاسی، بافتن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: barber's itch
پرهیز [اعتیاد] 1. خودداری از مصرف مواد با هدف درمان اعتیاد|||2. خودداری از انجام عمل جنسی
واژه‌های مصوب فرهنگستان
خودیابی پرهیزمدار [اعتیاد] نوعی خودیابی مبتنی بر قطع کامل و همیشگی مواد|||متـ . بهبود پرهیزمدار
حاشیۀ قاره‌ای فعال [زمین‌شناسی] نوعی حاشیۀ قاره‌ای با فعالیت آتشفشانی و لرزه‌خیزی
[عمران و معماری] مته ساچمه ای [زمین شناسی] مته ساچمه ای [نفت] مته ی ساچمه یی
جلای الماسی [زمین‌شناسی] جلای درخشان کانی با ظاهری شبیه به الماس
[زمین شناسی] خاک قاره ای آبرفتی
قدرت کامل، توانایى برهمه چیز
(فیزیک) پادذره ی نوترینو، پاد نوترینو
مانندپنبه نسوز [زمین شناسی] مانند آزبست صفت: مربوط به یا دارای خصوصیات آزبست بودن؛ اسم: نوعی از تالک مخصوصا آگالیت.
(شیمی) استتین (عنصر شیمیایی رادیواکتیو که از بمباران بیسموت توسط ذرات آلفا به دست می آید - علامت آن: at، وزن اتمی: 210، شماره ی اتمی: 85، نقطه ی گداز: 302c) [شیمی] استاتین - عنصر شیمیایی راد ...