سه، شماره 3 سایر معانی: سه (3)، سه تا [برق و الکترونیک] سه [ریاضیات] سه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] پارچه سه شانه
[عمران و معماری] خانه سه اتاق خوابه
(نوعی قمار با ورق) مانتی، خال بازی با سه ورق
[سینما] چاپ سه رنگ
سه گوشه
هر چیز سه طبقه ای یا سه لایی سایر معانی: (در اصل) کشتی جنگی با سه ردیف توپ، کشتی دارای سه عرشه، (ساختمان) سه طبقه، (هر چیز) سه لایه، سه پهنه، هرچیز سه طبقه ای یا سه لایه ای
سه بعدی، دارای ضخامت یا ژرفا (علاوه بر طول و عرض) [کامپیوتر] سه بعدی . [برق و الکترونیک] سه بعدی [ریاضیات] سه بعدی
[نساجی] طرح برجسته در پارچه ( که در اثر تفاوت در جمع شدگی نخ ها در تکمیل ایجاد می شود )
[عمران و معماری] حرکت در سه بعد
[کامپیوتر] صفحه ی گسترده ی سه بعدی - صفحهخ ی گسترده ای که در آن هر سلول توسط سه مختصات تعیین می شود( صفحه، ستون، و سطر) ؛ به همین دلیل ،در این نوع صفح های گسترده، کار در صفحات جداگانه ای ساز ...
[نساجی] پارچه سه لا