فلان چیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارچه قنداقی
خیلی خوب آموختن، مثل آب انجام دادن
کسی را به چیزی متهم کردن
چیزی را پاره پاره کردن، از هم گسستن
هرکاری وقتی یا موقعی داردgn
توطئه درکاراست، چیزی درپس پرده است
(انگلیس - عامیانه) کنار گذاشتن، انبار کردن، سر جای خود گذاشتن
ازجیزی درشگفت شدن
درباره ی چیزی خشمگین بودن
کاری راچنانکه باید یابطورصحیح انجام دادن
در چیزی شرکت یادخالت کردن