زمینگان مغناطیسی [ژئوفیزیک] پهنه گستردهای که ویژگیهای بیهنجاری مغناطیسی با ویژگیهای بیهنجاری مغناطیسی ناحیههای پیرامون یا مجاور آن تفاوت دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دریای مدیترانه، وابسته بدریای مدیترانه سایر معانی: (m بزرگ - با: the) دریای مدیترانه، اهل سرزمین های مجاور دریای مدیترانه، مدیترانه ای، وابسته به مدیترانه، (سرزمین) دور از ساحل، میان زمینی، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رژیم مدیترانهای [تغذیه] هریک از رژیمهای مبتنی بر عادات و رفتارهای غذایی مردمان ساکن کشورهای کنارۀ دریای مدیترانه که عمدتا شامل مصرف غذاهای دریایی و زیتون و روغن آن و انواع سبزیجا ...
[آب و خاک] جبهه مدیترانه ای
(حشره شناسی) مگس میوه ی مدیترانه ای (ceratitis capitata که لیسه ی آن آفت میوه است)
[زمین شناسی] سنگهای آذرین مدیترانه ای یکی از گروههای اصلی سنگهای آذرین که دارای میزان پتاسیم فراوانی است. با توجه به اینکه اغلب گدازه های موجود در اطراف دریای مدیترانه، گدازه هایی غنی از پتا ...
تپهماهور [حملونقل درونشهری - جادهای] جادهای که شیب آن بین سه تا هفت درصد متغیر باشد
[آب و خاک] شبدر زیر زمینی
[زمین شناسی] مانع یا آب بند تحت الارضی - تغییر مسیر یا انحراف رود سطحی از طریق رشد یا ایجاد شدن مسیر زیرزمینی کوتاه تر در عرض یک گردنه رودپیچ.
[زمین شناسی] آب زیرزمینی، آب تحت الارضی - الف) مترادفی برای آب زیرسطحی. ب) مترادفی نامتداول برای آب زیرزمینی.
[آب و خاک] فاصله عمودی
[آمار] مشتق ولترّا