[ریاضیات] دمای ذوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقیاس دمای تک‌فام [فیزیک] مقیاس دمایی که براساس توان تابشی جسم سیاه در طولِ‌موجی معین تعریف می‌شود
واژه‌های مصوب فرهنگستان
دمای کمینۀ ماهانه [علوم جَوّ] پایین‌ترین دمای ثبت‌شده در یک ماه تقویمی از یک سال معین
[شیمی] دمای نل - دمای نِئل
[برق و الکترونیک] ضریب دمایی منفی مشخصه ماده ای که مقاومت آن بادما کاهش می یابد . کربن ضریب مقاومت منفی دارد ولی تمام فلزات و اغلب آلیاژهای فلزی دارای ضریب دمایی مثبت ( PTC ) مقاومت هستند .
دمای کمینۀ شبانه [علوم جَوّ] پایین‌ترین دمای ثبت‌شده از غروب تا طلوع خورشید
[آب و خاک] دمای حداقل شبانه، دمای کمینه شبانه
[برق و الکترونیک] دمای معادل نویز
منطقه ی معتدله ی شمالی [آب و خاک] منطقه معتدل شمالی
[شیمی] دمای بهینه
دمای نظمی [فیزیک] دمایی که در آن یا در مجاورت آن گذار فاز رخ می‌دهد
[زمین شناسی] دمای دیرینه، دمای هوای یک دوره یا دوران زمین شناسی