[صنعت] هزینه بعلاوه دستمزد یا هزینه بعلاوه درصدی از هزینه - در این قرارداد، به فروشنده مبلغی بابت هزینه های تایید شده برای انجام قرارداد پرداخت می شود بعلاوه اینکه مبلغی نیز بابت دستمزد به ع ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنیر لور، نوعی پنیر دلمه شده
ولتاژ متقابل [مهندسی برق] ولتاژ معکوسی که در هنگام قطع جریان عبوری از یک القاگر ایجاد میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] ولتاژ برق
دکولته سایر معانی: سر و سینه راباز گذاشتن، پیراهن سینه باز
مرحلۀ شوک و انکار [روانشناسی] نخستین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که دورۀ زودگذر و حادی است و در آن فرد با شناسایی و پذیرش اینکه به یک بیماری کشنده مبتلاست، دچار اضطراب شدیدی می ...
[حسابداری] واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره برداری
مرحله تفاضلی
[برق و الکترونیک] ولتاژ مستقیم
اشکال، زیان، ضرر، وضع نامساعد، بی فایدگی سایر معانی: کمداشت، نابرتری، نقطه ی ضعف، کاستی، صدمه (به شهرت یا اعتبار و غیره)، آسیب، گزند [صنعت] عیب، زیان، عدم برتری و رجحان [ریاضیات] عیب ...
محروم، بی بهره، بیبهره disadvantaged children need special education کودکان محروم نیاز به آموزش ویژه دارند
[برق و الکترونیک] ولتاژ تخلیه