[عمران و معماری] طرح اسکلت سازه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستور ساختی [زبانشناسی] 1. رویکردی که به مطالعۀ تکسطحی زبان، مانند روابط دستوری و اجزای زبان، میپردازد|||2. دستوری که در این چارچوب تدوین شده است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] استنباط ساختاری [آمار] استنباط ساختاری
[نساجی] ایزمر ساختاری
[عمران و معماری] درز ساختمانی
زبان شناسی ساختاری، زبان شناسی ساخت گرا
منطق ساختی
بُنمایۀ ساختاری [زیستشناسی - پروتگانشناسی] تاب یا عنصری سهبعدی در زنجیرهای که در انواع مولکولهای دیگر نیز ظاهر میشود ...
[زمین شناسی] پارامتر ساختاری [آمار] پارامتر ساختاری
[نفت] تراس ساختاری
[خاک شناسی] انقباض ساختمانی
پایداری ساختاری [ریاضی] عدم تغییر توپولوژی موضعی یک دستگاه دینامیکی براثر اختلال