[آمار] ویراستن داده های آماری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] آماره F
[آمار] آزمون آماری موضعاً بهینه
[آمار] منطق استدلال آماری
[صنعت] کنترل فرآیند آماری حین تولید
[پلیمر] مدل آماری انتشار
[ریاضیات] مکانیک آماری کوانتومی [آمار] مکانیک آماری کوانتومی
[ریاضیات] نظریه ی استنباط آماری