[ریاضیات] حکم باطل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] قیاس خلف، برهان خلف، گزاره ی خلف
[حسابداری] همبستگی (پیوستگی) بین صورتهای مالی
حکم نسبتدهی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یک حکم برنامهنویسی که مقداری را به یک متغیر نسبت میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
حکم گمارشی [کامپیوتر] حکک گمارشی، دستورانتساب، حکم انتساب، عبارت گمارشی، جمله جایگزینی . - جمله تخصیص- جمله ای در یک زبان کامپیوتری که مقدار عبارتی را محاسبه نموده و آن مقدار را در یک متغیر ...
[ریاضیات] گزاره ی دو شرطی
[ریاضیات] صورتحساب سرمایه
[حسابداری] صورت جریان وجوه نقد [ریاضیات] صورت جریان، صورت جریان نقدینگی
[حسابداری] صورتهای هم مقیاس
[ریاضیات] گزاره ی مرکب
[کامپیوتر] جمله مرکب
[حسابداری] صورت حساب سود وزیان فشرده