جرقه، اخگر، بارقه، جرقه زدن، خود نمایی کردن سایر معانی: ابیز، ژابیز، آیژک، لخچه، لخشه، آییژ، (مجازی) اثر، نشانه، علامت، ذره، فروهر، ابیز کردن، اخگر پراندن، (مجازی) بانی شدن، کنشور کردن، تحری ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه کشف ذرات اتمی، ذره یاب
بوبین جرقه، اخگر افکن
برانگیزش جرقهای [فیزیک] برانگیزش اتمها یا مولکولها برای گسیل خطوط طیفی ازطریق جرقۀ الکتریکی با ولتاژ 10,000 تا 30,000 ولت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(فاصله ی میان دو الکترود که ممکن است مسیر جرقه بشود) اخگر شکاف [برق و الکترونیک] شکاف جرقه ارایش دو الکترود که ممکن است بین انها جرقه ایجاد شود .عایق بین الکترود ها ( معمولاً هوا ) پس از عبو ...
[برق و الکترونیک] مولد شکاف جرقه مولد بسامد بالای دارای خازن که به طور مرتب تا ولتاژ بالا شارژ می شود و از طریق شکاف جرقه به مدار نوسانی تخلیه می شود . مولد شکاف جرقه می تواند قطارهای متوالی ...
[برق و الکترونیک] مدوله سازی شکاف - جرقه فرایند مدوله سازی که یک یا چند پالس انرژی با شکست کنترل شده در شکاف جرقه به وجود می آورد . تا آنها را به مداری که مدوله سازی در آن انجام می شود . اعم ...
شمع [قطعات و اجزای خودرو] افزارهای با دو الکترود برای اشتعال مخلوط سوخت و هوا ازطریق ایجاد جرقۀ الکتریکی
عایق شمع [قطعات و اجزای خودرو] قطعهای سرامیکی معمولا از جنس آلومینا (A1203) که مانع از تخلیۀ الکتریکی بین الکترود مرکزی و پوستۀ بیرونی شمع میشود ...
بدنۀ شمع [قطعات و اجزای خودرو] بخش فلزی بیرونی شمع که قسمت پایینی عایق شمع را احاطه کرده است
سیم شمع [قطعات و اجزای خودرو] سیمی که جریان پرفشار برق را از تقسیمگر به سرشمعها میرساند
پساندازی جرقهزنی [قطعات و اجزای خودرو] تغییر زمانبندی جرقهزنی بهطوریکه عمل جرقه زدن پس از زمانی که کارخانۀ سازنده تعیین کرده است انجام گیرد ...