[علوم دامی] ناودان مری، شیار مری ؛
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مری سایر معانی: (کالبدشناسی) مری، لوله ی مری، سرخ نای، سر نای [علوم دامی] مری
[زمین شناسی] ببینید : mesoperthite
فلسفۀ سیاسی فمینیستی [جامعهشناسی] حوزهای از فلسفه که بر فهم و نقد برداشت غالب از فلسفۀ سیاسیای که معمولا به ملاحظات فمینیستی بیتوجه است، تمرکز دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
فلسفۀ سیاسی فمینیستی [مطالعات زنان] حوزهای از فلسفه که بر فهم و نقد برداشت غالب از فلسفۀ سیاسیای که معمولا به ملاحظات فمینیستی بیتوجه است، تمرکز دارد ...
پیدرد زبانی ـ حلقی [علوم پایۀ پزشکی] دردی بسیار شدید در دو سوی گلو که به سمت گوشها کشیده میشود
[زمین شناسی] گلوسوپتریس گونه ای انقراض یافته از سرخس های اولیه است که فسیل آن پراکندگی جغرافیایی وسیعی دارد.
[زمین شناسی] همسانی شرایط ایزوپیک (همسانی isopic) شامل شباهتهای دیرین شناسی و سنگ شناسی.
[آب و خاک] نقشه هم افت
زوفا [گیاهان دارویی] سردهای از نعنائیان شامل گیاهان بوتهای یا درختچهای کوتاهقد و معطر و با گلآذین سنبله و انتهایی و گلهای آبی یا ارغوانی یا صورتی و ...
داراى دوره یا محیطهاى برابر، متساوى المحیط [ریاضیات] هم پیرامون، متساوی المحیط
گفتار در شکل هایى که محیط هاشان برابر است [ریاضیات] هم پیرامونی