علامت [حملونقل ریلی] ابزاری دیداری برای انتقال پیام به رانندۀ قطار و دادن مجوز حرکت یا توقف قطار
واژههای مصوب فرهنگستان
همراستاسازی [حملونقل ریلی] فرایند تنظیم خط محور باریکۀ نور تابیدهشده از افزارۀ علامتدهی برای آنکه از نقطۀ همراستایی علائم بگذرد ...
[برق و الکترونیک] مقایسه کننده سیگنال مداری که اطلاعات دویا چند سیگنال را همبسته می کند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] سیستم کنترل چراغهای راهنما
[عمران و معماری] تقاطع کنترل شده به وسیله چراغ راهنما - تقاطع مجهز به چراغ راهنما
[برق و الکترونیک] تبدیل سیگنال
فاصله علامتی [برق و الکترونیک] فاصله سیگنال تعداد مکان - ارقام متناظر دو لغت دودویی با طول مشابه در آن متفاوت است
[عمران و معماری] صورت چراغ راهنما
وفاداری علائم
[سینما] محل نصب دستگاه تولیدکننده علائم همزمانی
[عمران و معماری] سرچراغ راهنما - فانوس چراغ راهنما
[برق و الکترونیک] اطلاعات سیگنال ترکیبی از اطلاعات مخابراتی و الکترونیکی .