ساچمه [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ذرات کروی کوچکی از فلزات که ازطریق فنّاوری یا بهصورت ناخواسته تولید شود
واژههای مصوب فرهنگستان
تیر، گلوله، پرتابه، گیلاس، عکس، جرعه، منظره فیلمبرداری شده، یک گیلاس مشروب، ضربت توپ بازی، تزریق، رها شده، اصابت کرده، جوانه زده سایر معانی: (گلوله و غیره) شلیک، (موشک و غیره) پراندن، افکندن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساچمهزنی [مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن ذرات ساچمۀ ریز تحت فشار هوا با افشانه بر روی فلز، برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زنگ|||متـ . ساچمهپاشی ...
[پلیمر] ظرفیت تزریق
(بسکتبال) ساعت ثانیه شمار (که مدت باقیمانده برای پرتاب توپ به حلقه را معلوم می کند)
[سینما] میکروفن تفنگی
چال انفجار [ژئوفیزیک] چالی که در آن مادۀ منفجره قرار داده میشود
[نفت] کندن سوراخ
[سینما] نوفه ضربه ای (یا) اتفاقی [برق و الکترونیک] نویز ضربه ای [آمار] نوفه شلیک
[آمار] توزیع نوفه شلیک
[برق و الکترونیک] نویز شلیکی ؛ نویز شاتکی ؛ اثر شلیک ولتاژ نویز ایجاد شده در لامپ ترمویونی به دلیل تغییرات تصادفی در سرعت و تعداد الکترونهای گسیل شده از کاتد گرم. این اثر سبب نامفهوم شدن یا ...