[زمین شناسی] نیمرخ نعل اسبی، مقطع نعل اسبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] مقطع نعل اسبی
[نساجی] قالب های شکل دهنده به حئراب
[عمران و معماری] مقطع آبی - مقطع هیدرولیکی
[شیمی] محاسبات شکل خط
نقش دندهای [مهندسی بسپار - تایر] نوعی نقش رویه که در آن شیارها ناپیوسته و عمود بر محیط تایر است
واژههای مصوب فرهنگستان
بد شکل کردن، تغییر شکل دادن سایر معانی: از شکل انداختن، بدقواره کردن، ناقص کردن
گلابی شکل، امرود مانند، گلابی دیس [ریاضیات] گلابی شکل
[آب و خاک] شکل پایه
[برق و الکترونیک] شکل دهنده پالس تراگردانی که یک یا چند ویژگی پالس را تغییر میدهد، مانند بازسازی کننده پالس یا طولانی کننده پالس .
[عمران و معماری] شکل رابط
نقش نواری [مهندسی بسپار - تایر] نوعی نقش رویه که متشکل از نوارهای موازی است