خودخواه، خودپسند، خود محور، ثابت ونامتحرک، متوجه نفس خود، خودگرای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رمز خودرس [کامپیوتر] رمز خودرس
(فر خوراکپزی) خود پاکساز [پلیمر] خود پاک کنندگی
[آب و خاک] سرعت خود شویی
خود متمم
از خود راضی، خود خوشایند
[برق و الکترونیک] خود متمم
محکوم شده توسط نفس خود، مقصر نزد وجدان خویش
اذعان
خود ستا، وابسته به تجلیل نفس
خود فزون شماری، اهمیت بخود
قائمیت بالذات [آمار] خودسازگاری