سرشتنمایی چشمۀ زمینلرزه [ژئوفیزیک] تعیین بزرگی و آهنگ بازرویداد (recurrence) زمینلرزههای بزرگ و بالقوه ویرانگری که ممکن است از گسلهای فعال نزدیک یک ساختگاه ناشی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] کشف لرزه ای شیوه کشف نفت براساس تغییراتی در سرعت انتشار امواج شوک در محیطهای لایه ای زیر سطح زمین .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردّ لرزه [ژئوفیزیک] نمودار حرکتهای زمین برحسب زمان که با لرزهنگار ثبت شود
زلزلهخیزی [ژئوفیزیک] پراکندگی زمانی و مکانی زمینلرزهها
میزان زمین لرزه خیزی یک ناحیه، بومهن پذیری، لرزه پذیری، زلزله خیزی، حالت ارتعاش [زمین شناسی] لرزه خیزی، شدت زلزله، شدت لرزش
پدیده های زمین لرزه، فعالیت لزرشی وارتعاشی
لرزهآشفتگی [باستانشناسی] آشفتگی و جابهجایی نهشتههای باستانشناختی براثر زمینلرزه
پیشوند: زمین لرزه، بومهن، زلزله [seismogram]
لرزه نگار، زلزله سنج سایر معانی: دستگاه زلزله نگار، بومهن نگار، لزره نگار، لزله نگار [عمران و معماری] لرزه نگار - زلزله نگار [برق و الکترونیک] لرزه نگار ابزاری که زمان، جهت وشدت زمین لرزه یا ...
زلزله نگاری [مهندسی گاز] زلزله نگاری، لرزه نگاری
پارامتر لرزهشناختی [ژئوفیزیک] عاملی برای سرشتنمایی ویژگیهای لرزهشناختی چشمه یا مسیر انتشار یا پاسخ ساختگاه ...
زلزله شناسی، لرزه شناسی سایر معانی: بومهن شناسی، زمین لرزه شناسی [عمران و معماری] لرزه شناسی [برق و الکترونیک] زلزله شناسی [زمین شناسی] لرزه شناسی