لیست واژه‌ها

trisection

تقسیم بسه قسمت [ریاضیات] تثلیث

دیکشنری انگلیسی به فارسی

trisector

قسمت کننده بسه بخش

دیکشنری انگلیسی به فارسی

trisectrix

[ریاضیات] سه بخشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

trough section

[عمران و معماری] مقطع ناودانی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

uncontrolled intersection

[عمران و معماری] تقاطع بدون کنترل - تقاطع فاقد کنترل

دیکشنری انگلیسی به فارسی

upper stream control section

[عمران و معماری] سطح کنترل بالادست

دیکشنری انگلیسی به فارسی

variable cross section

[عمران و معماری] مقطع متغیر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

vasectomy

(بریدن یا بستن مجرای منی برای نابارورسازی) منی راه بندی، منی راه برداری، (مرد) عقیم سازی، وازکتومی، طب عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن [علوم دامی] وازوکتومی ؛ قطع وازدفرانس ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

venesection

خون گیری، فصد سایر معانی: رجوع شود به: phlebotomy، venisection فصد fasd، باز کردن ورید

دیکشنری انگلیسی به فارسی

venisection

venesection فصد fasd، باز کردن ورید

دیکشنری انگلیسی به فارسی

verification of section

[عمران و معماری] کنترل مقطع

دیکشنری انگلیسی به فارسی

vivisectional

vivisection زنده شکافی، تشریح جانور زنده، کالبدشکافی موجودزنده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید