[زمین شناسی] الیگوکلاز بازالت،یکی از انواع بازالت های قلیائی که دارای کانی الیگوکلاز واوژیت می باشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید و سیاه، فلفل نمکی، پارچه فلفل نمکی، رنگ فلفل نمکی [نساجی] پارچه فلفل نمکی
بیرنگ، بی فاصله، بی وسیله
(شیمی) ملح یک پراسید (peracid)، نمک دارای خاصیت اسیدی
[زمین شناسی] بازالت بالشی - گدازه بازالتی که در محیط زیر آب منجمد می شود و ساختمانی شبیه انبوهی از بالشها را به وجود می آورد.
کتاب سرود سایر معانی: (انجیل) کتاب مزامیر، سرود مذهبی، مزامیر
معدهسوم نشخوار کنندگان سایر معانی: رجوع شود به: omasum
روی زخم کسی نمک پاشیدن، دردکسی را بیشتر کردن