واپایش خرابیایمن [حملونقل هوایی] نوعی واپایش خودکار که در هنگام خرابیِ سامانۀ افزارۀ واپاییده آن را حفظ میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
طراحی شکستایمن [حملونقل ریلی] طراحی سامانه بهنحویکه در صورت بروز شکست به پایان رساندن مأموریت بدون آسیب دیدن افراد یا سامانههای حیاتی امکانپذیر باشد ...
خرابیایمن باز [حملونقل ریلی] ویژگی قطعه یا دریچهای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان باز باقی میماند
سامانۀ خرابیایمن [حملونقل درونشهری - جادهای] سامانهای که در صورت خرابی منبع توان و مدارهای واپایش و سازههای دیگر مانع از به خطر افتادن جان کاربران سامانه یا اف ...
ایمنانگاشته [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بیخطر اعلام میشود
[معدن] ذاتا ایمن (خدمات فنی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] حاشیه ایمنی [عمران و معماری] حاشیه اطمینان
[ریاضیات] ایمنی حرفه ای
[عمران و معماری] ضریب قسمتی ایمنی
[نفت] زنجیر ایمنی شیلنگ دوار
ایمنی سامانه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] حالتی که در آن سامانه از خطراتی که به آسیب دیدن و از دست رفتن دادهها و نرمافزارها و سختافزارها منجر میشود، ایمن باشد ...