[نفت] شیطانک انفجاری بی خطر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] اطلاعات امنیتی
[نفت] اتصال اطمینان
ایمنبار [حملونقل ریلی] بیشینۀ مجاز پذیرش بار در هریک از عرشههای کشتی
واژههای مصوب فرهنگستان
تور ایمنی [حملونقل هوایی] نوعی تور قابل نصب در تونل باد برای مهار مدلهای درحالپرواز یا اجزای جداشده از آنها با کمترین خسارت ...
(تور محکمی که در زیر طناب بندبازها در سیرک قرار دارد و در صورت افتادن آنها را حفظ می کند) تور ایمنی، تضمین، بلاگردان
[مهندسی گاز] شیرایمنی خودکار
سنجاق قفلی
[عمران و معماری] پایه ایمنی
ایین نامه جلوگیری از خطر
[صنعت] ذخیره احتیاطی، ذخیره ایمنی، موجودى تضمینى [ریاضیات] ذخیره ی احتیاطی، موجودی ایمنی، ذخیره ی ایمنی
[نساجی] سوپاپ اطمینان - دریچه اطمینان