گشاد کردن، مته زدن سایر معانی: (عامیانه - جمع) یک عالمه، یک بند کاغذ 480 تا 516 برگی، یک بسته کاغذ تحریر، (بابرقو) سوراخ را گشاد کردن، برقو زدن، (چاه نفت) دیوار تراشی کردن، (لوله ی اسلحه را) ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] تیغه برقو
برقو زدن عمران : گشاد کردن [عمران و معماری] برقو زدن - گشادکردن [نفت] برقوزنی
جاریسازی آکوستیکی [فیزیک] تولید جریان یکسویه در مایع براثر وجود امواج صوتی
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] رود اتفاقی جریان حاصل از تغییر شرایط که به طور اتفاقی روی می دهد.
(امریکا) آرمان امریکایی (که بنابرآن برابری فرصت ها و فراوانی به هرکس امکان ترقی و تعالی را می دهد) (american dream هم می نویسند)
[آب و خاک] بستر رود
[عمران و معماری] آبراهه با بستر پراکنده - رود چند شاخه - رود گیسووار [زمین شناسی] آبراهه با بستر پراکنده، رود چند شاخه، رود گیسو وار [خاک شناسی] رود چند شاخه ای [آب و خاک] رودخانه ای، شریانی ...
سیم سایر معانی: (جانورشناسی)، بریم (abramis brama)، انواع ماهیان دریایی از تیره ی sparidae، (قدیمی) حرارت دادن ته کشتی و ساییدن آن (به منظور تمیز کردن)، داغ کردن و خراشاندن، ماهی سیم ...
[عمران و معماری] آبراهه مدفون [زمین شناسی] آبراهه مدفون
سرشیر [علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ شیری حاوی 55 درصد چربی و مقداری پروتئین که بافتی پخشینهای دارد
[عمران و معماری] دریچه با سطح سرآب ثابت