(فیزیک) قطار موج [برق و الکترونیک] قطار موج مجموعه ای از چرخه های موج تولید شده با یک اغتشاش . - قطار موج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تابشگر موجبر موجبر ته باز دارای شیپور سرگشاد یا بدون آن که انرژی الکترومغناطیسی را به بازتابنده یا به فضای خارج می تاباند.
[برق و الکترونیک] مبدل موجبر قطعه موجبری که تبدیل امپدانس را انجام می دهد.
ازشخصخائن تنفروبیم داریم
نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده راپیدا کنم re
[ریاضیات] انتگرال ضعیف
توپولوژی عملگری ضعیف [ریاضی] فرمولدار
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] توپولوژی ضعیف عملگر ها
راهبرد ضعیفغالب [اقتصاد] راهبردی که بتواند مستقل از بازی دیگر بازیگران، منفعتی دستکم برابر با دیگر راهبردها به بازیگر برساند ...
[ریاضیات] تابع ضعیف-انتگرال پذیر
[ریاضیات] تابع ضعیف-اندازه پذیر
رایانۀ پوشیدنی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانهای با امکانات کامل رایانۀ شخصی، مانند صفحهکلید و نمایشگر تخت و منبع تغذیه، که میتوان آن را پوشید ...