شاگرد درجه نگرفته، شاگرد پایین رتبه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانشجوی دوره لیسانس سایر معانی: دانشجوی دانشگاه (دوره ی لیسانس)، وابسته به دانشجویان یا آموزش زیر لیسانس، وابسته به دوره ی لیسانس
[آب و خاک] چرای اندک،چرای سبک
[عمران و معماری] گاراژ زیر زمینی
[ریاضیات] ترک زیر لایه ای
[عمران و معماری] جریان زیر اشباعی
[عمران و معماری] زیر اشباع
دون پایه، شخص حقیقر، شخص کوچک، عامل پایین درجه سایر معانی: زیردست
نسبت خطای آشکارنشده [مهندسی مخابرات] نسبت دادههای ارسالیای که درست دریافت و ردگیری نشده است به کل دادههای ارسالشده ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] آزمایش برش زهکش نشده
[نساجی] کشیده نشده-کشش نیافته-نکشیده
بیمه ی بیکاری