فرستگیر [مهندسی مخابرات] ← فرستنده ـ گیرنده
واژههای مصوب فرهنگستان
(فاکس و رادیو) گیرنده و فرستنده، فرستنده و گیرنده [کامپیوتر] فرستنده و گیرنده . [برق و الکترونیک] فرستنده / گیرنده فرستنده و گیرنده رادیویی که در یک جعبه قرار دارند، با سوییچی که امکان ارسال ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(ریاضی) غیر جبری، ترا، فرازنده، عالی، ترانساندان، متعالی، برین، متعالیه، فراز گرایانه، تعالی گرایانه، فراز گرانه، ترا گذرا، فراسو رونده، فرا رونده، فوق طبیعی، شهودی، اشراقی، غیر جبری [برق و ...
[ریاضیات] توسیع متعالی
رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات
رونوشتاز [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنابسپاراز
ترانوشت [زبانشناسی] صورت ثبتشدۀ گفتار به شکل نوشتار
ترانویسی [موسیقی] [باستانشناسی، زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ثبت گفتار به شکل نوشتار|||[موسیقی] 1. سازگار کردن یک اثر برای اجرا با هر عامل اجرایی بهجز عاملی ...
رونویسی [زیستشناسی] فرایند ساخت رِنا از دِنا
رونوشتی [زیستشناسی] مربوط به رونویسی
تصویربرداری رونوشتگان [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] مصور کردن کل رونوشتهای یاخته، در زمان معین
[پلیمر] بلوری شدن تبادلی