چهاروجهی چهارگوشهای، چهاروجهی چهارگوش [زمینشناسی] ← دوگوِهای چهارگوشهای
واژههای مصوب فرهنگستان
سهچهاروجهی چهارگوشهای، سهچهاروجهی چهارگوش [زمینشناسی] ← دوازدهوجهی دلتاوار
ردۀ چهارگوش ـ دوهرمی [زمینشناسی] ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 4/0m
ردۀ چهارگوش ـ ذوزنقهوجهی [زمینشناسی] ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 2 2 4
[ریاضیات] کنج چهاروجهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] بیست و چهار وجهی
ترکیب شیمیایی شامل چهار مولکول اب
چهار نمایش، چهار درام یا تراژدی سایر معانی: (تئاتر یونان) نمایش چهارگانه (مشتمل بر چهار تراژدی و یک کمدی)، یونان باستان چهار نمایش
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na2[Al2Si3O10]•2(H2O)
tetrasporous چهار هاگی
tetrasporic چهار هاگی
واژه چهار هجایی