[نفت] حفاری چاه راست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] ظرفیت خط - مستقیم مشخصه خازن متغیر که هنگامی به دست می اید که رتور دارای ورقه های شکل داده شده به گونه ای است که ظرفیت به طور مستقیم با زاویه گردش تغییر کند .
[کامپیوتر] کد خط مستقیم، کد مستقیم .
[حسابداری] استهلاک به روش خط مستقیم [ریاضیات] استهلاک مستقیم
[حسابداری] روش خط مستقیم (استهلاک) [عمران و معماری] روش خط مستقیم [ریاضیات] طریقه ی مستقیم، روش خط مستقیم، روش مستقیم
[برق و الکترونیک] طول موج خط - مستقیم مشخصه خازن متغیر که هنگامی به دست می آید که روتور دارای صفحات شکل داده شده به گونه ای است که طول موج مدار تشدید شامل خازن، به طور مستقیم با زاویه گردش ت ...
(بازیگری که در کنار دلقک نقش آدم معمولی را بازی می کند) آدم معمولی، یاور دلقک
[ریاضیات] خط های مایل مستقیم
صریحا، رک، بی پرده پوشی، سرراست، مستقیم، بی بند و بار، لگام گسیخته، کاملا، صددرصد، راست حسینی، یکراست، مستقیما
[نساجی] نخ کشی راست یا متوالی
[سینما] نقش عادی
[عمران و معماری] رابط مستقیم