لیست واژه‌ها

active force diagram

[عمران و معماری] ترسیمه نیروی فعال

دیکشنری انگلیسی به فارسی

active program

[کامپیوتر] برنامه دائر، برنامه فعال . [برق و الکترونیک] برنامه فعال

دیکشنری انگلیسی به فارسی

active rankine state

[عمران و معماری] حالت محرک رانکین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

active storage

[عمران و معماری] گنجایش مفید

دیکشنری انگلیسی به فارسی

activity duration estimating

برآورد دیرش فعالیت [مدیریت - مدیریت پروژه] برآورد طول‌ مدت تقویمی هر فعالیت از آغاز تا پایان |||متـ . برآورد مدت فعالیت

واژه‌های مصوب فرهنگستان

actual annual rate of return

[حسابداری] نرخ بازده واقعی سالانه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

actual conformant array parameter

[برق و الکترونیک] پرامتر آرایه ای واقعا تطبیق یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

actual cvapotranspiration

[آب و خاک] تبخیر تعرق واقعی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

actual draft

[نساجی] کشش حقیقی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

actuating transfer function

[برق و الکترونیک] تابع انتقال راه انداز تابع انتقالی که سیگنال راه انداز حلقه ی کنترل پسخوردی را به سیگنال متناظر ورودی حلقه ربط می دهد .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

adaptive array self phased array

[برق و الکترونیک] آرایه ی خود تطبیقی ؛ آرایه ی خود - فاز آرایه ی آنتنی که در آن هر عضو به صورت مستقل و متناسب با اطلاعات دریافتی از سیگنالهای ورودی فازدار می شود. از آن برای هدایت و کانونی ک ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

adaptive radar

[برق و الکترونیک] رادار تطبیقی سیستم راداری که برای رسیدن به شرایط خاص به صورت خودکار پارامترهای مربوط به کارایی خود را تنظیم می کند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید