سردسازی [فیزیک] فرایند سرد کردن یک جسم یا ناحیه و رساندن دمای آن به دمایی که از دمای محیط اطراف بهطور قابلملاحظهای پایینتر است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
خنک سازنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] نرخ امتناع
[نساجی] لیف پروتئینی باز یافته شده
[زمین شناسی] یخچال بازساخته - الف) رجوع شود به glacier remanie. - ب) یخچالی که بعد از دوره ای از سکون، مجدداً فعال می شود.
[نساجی] ماده باز یافته شده
[زمین شناسی] سنگ بازساخته - یک سنگ آواری. - اصطلاح "regenerirte gresteine" توسط زیرکل استفاده شد. (1866).
[عمران و معماری] خاک ترمیم یافته [زمین شناسی] خاک ترمیم یافته
[آب و خاک] آب برگشتی
بازآوری [مهندسی محیط زیست و انرژی] بازگرداندن دورهای خواص یک ماده
بازسازی [علوم پایۀ پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی یاختهها و بافتها یا اندامهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی ...
بازسازی [علوم دارویی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی یاختهها و بافتها یا اندامهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی ...