[حقوق] اقوی دلیل، دلیل غالب، دلیل قانع کننده تر و قابل قبول تر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور غالب یا افزون، ازروی فضیلت
رهاسازی حرف اضافه [زبانشناسی] باقی گذاشتن حرف اضافه در جایگاه خودش بدون متمم
واژههای مصوب فرهنگستان
دستور تجویزی [زبانشناسی] دستوری که بهجای توصیف وضعیت واقعی زبان به تجویز صورتهایی میپردازد که صحیح پنداشته میشوند ...
[کامپیوتر] گرافیک نمایشی کاربرد نرم افزار برای ایجاد نمایشهای تجاری یا آموزشی که رسم ها، نمودارها و متون را یکپارچه می کند . نمونه هایی از این نوع نرم افزار، عبارتند از : powerpoint , freela ...
[برق و الکترونیک] پارامتر پیش قرار داده شده پارامتری که مقدار آن در حین اجرای زیر روال کامپیوتری تغییر نمی کند .
صافش فشاری [مهندسی محیط زیست و انرژی] نوعی فرایند تصفیه که در آن آب از سامانهای بسته، تحت فشار، عبور میکند
[آب و خاک] نیروی گرادیان فشار
[عمران و معماری] منحنی فشار-نسبت پوکی [زمین شناسی] منحنی فشار، نسبت پوکی
نیروی شیو فشار [علوم جَوّ] نیروی ناشی از تفاوت فشار داخل یک شاره
غیر طبیعی، مافوق طبیعی سایر معانی: فوق العاده، استثنایی، ابر روال، غیر عادی
[سینما] برنامه آینده