[نفت] انبساط سنج دقیق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرارداد قبلی (که عقد قرارداد دیگری را مانع می شود)، (سابقا) قرار ازدواج، قرارداد نامزدی
مسامحه کننده، مسامحه کار، مبنى بر مسامحه یا تعلل
بطور بهتر، یا مزیت یا ترجیح
نمایش قبلی، تشبیه از پیش، تصور قبلی tn
[نساجی] کشش اولیه فتیله - پیش کشش فتیله
چرای زودرس [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] چرا پیش از رسیدن گیاهان مرتعی به رشد فصلی کافی
واژههای مصوب فرهنگستان
[شیمی] بنزین سوپر
[حسابداری] نرخ صرف
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:Mg3B11O15(OH)9
وابسته به دوران پیش از عمل جراحی، پیش برمانی، وابسته بمرحله پیش از عمل جراحی، قبل از عمل
[زمین شناسی] مکانی که زغال تغییر و دانه بندی شده و برای بازار آماده می گردد