لاغر و استخوانی، درشت استخوان، پوست واستخوان شده، لاغر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(هواشناسی) بررسی بادهای جوی (ارتفاع و حرارت و جهت و سرعت آنها)، جهت یاب رادیویی [برق و الکترونیک] سوند ری وین رادیو سوند مورد استفاده در ری وین .
خامى، ناازمودگى، خامی، ناازمودگی - سردی
پرتو [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خمی که مماس آن در هر نقطه در امتداد انتشارِ موجِ نور قرار داشته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
بیضیوار پرتوی [علوم نظامی] ← بیضیوار فرنل
[نساجی] لیف مصنوعی ریسیلون ( نخ تابیده از 5 قسمت ابریشم رشته ای و 3 قسمت نایلون 6)
ریدیت علوم نظامى : رادار اقیانوس نگار علوم دریایى : رادار اقیانوس نگار
ریلی (فیزیکدان انگلیسی) [ریاضیات] ریلی
[زمین شناسی] معیار رایلی - رابطه بین ناهمواری سطح، زاویه و طول موج که تعیین می کند آیا یک سطح به تپ رادار بصورت ناهموار یا مسطح، جواب می دهد. - مقایسه شود با: rough criterion؛ smooth criteri ...
[برق و الکترونیک] چرخه ری لای چرخه ی مغناطیس شدگی که تا قسمتهای شورع منحنی مغناطیس شدگی، بین صفر و خم رو به بالا، گسترش نمی یابد . در این ناحیه تراوایی مغناطیسی کم است و پسماند کمی وجود دارد ...
[عمران و معماری] قانون ریله
[برق و الکترونیک] خط ری لای خطی طیفی در تابش پراکنده ای که بسامدی مشابه با تابش التهابی متناظر آن دارد. این خط از پراکندگی معمولی یا ری لای ناشی می شود.