[ریاضیات] تعویض متغیر گویا کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش وار
پله طنابى
هنگام خطر آدم های ترسو (از همه زودتر) فرار می کنند
خیزران، چوب دستی، درخت خون سیاوشان سایر معانی: (گیاه شناسی) درخت نخل رونده (جنس های calamus و daemonorops)، باعصای خیزران تنبیه کردن
(پارچه ی ضخیم وزبری که در انگلیس قرن 18 رواج داشت) راتین
(کارگرى را )بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
قانون ـ فقه : محروم کردن کارگر فنى از ابزار کارش به منظور مجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگرى
چیزی که ته ته یاجه جه کند
جغجغه، مار زنگی، چیزی که تغ تغ کند سایر معانی: (آدم یا شی) تق تق کننده، لق و پق، رجوع شود به: rattlesnake [عمران و معماری] جغجغه
[زمین شناسی] کانه مار زنگی - یک کانه لکه دار خاکستری، سیاه و زرد رنگ کارنوتیت و وانوزیت را گویند که ظاهر خال دار آن مشابه ظاهر یک مار زنگی است.
(گیاه شناسی) زاغک (hieracium venosum)