انتگرال خمیده‌خطی [ریاضی] انتگرالی که بر روی یک خم راستیدنی تعریف شود
واژه‌های مصوب فرهنگستان
[دندانپزشکی] کاسپ کارابلی، برجستگی یا مینی کاسپی که در قسمت لینگوال کاسپ مزیولینگوال مولر بالا وجود دارد.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] بریدگی شاخه ای
(گیاه شناسی) هر نوع علف (به ویژه leersia oryzoides) که لبه ی برگ های آن خارهای کوچک دارد و پوست انسان را خراش می دهد،علف تیغی،برنجی چمن،چمن بران
ترانزیستور قطع
عیار حد [زمین‌شناسی] کمترین عیار فلز در ذخیره معدنی که در محاسبات برآوردِ ذخیره در نظر گرفته می‌شود
[عمران و معماری] ضریب میانبر
[سینما] سرعت تدوین [زمین شناسی] نرخ حفر حجم سنگ حفرشده در واحدزمان را نرخ حفر می گویند [معدن] آهنگ حفاری (حفر چاه و تونل)
[کامپیوتر] هنر کامپیوتری
رایامردم‌نگاری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بررسی و ثبت فرهنگ گروه‌های مجازی‌ای که در اینترنت تشکیل می‌‌شوند
[ریاضیات] سیکل نما، سایکلوگراف
[ریاضیات] زیرگروه دوری تولید شده به وسیله ی