برگه [زیستشناسی] هریک از برگهای تغییرشکلیافته در پای گل که حدواسط کاسبرگ و برگهای طبیعی است|||* مصوب فرهنگستان اول ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(گیاه شناسی) دارای ریزبرگه، ریزبرگه دار، برگک دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میخ زیرپهن سایر معانی: میخ باریک، میخ سیمی، نازک میخ، با میخ باریک محکم کردن، میخ نازک کوبیدن، نوعی می که از وسط پهن شده بیاشد، می زیرپهن، می کوب کردن، بامی کوبیدن
درفش، نوک پهن سایر معانی: درفش سرتیغه ای، سوراخ کن، سوراخ ساز
[نفت] سرلوله ی جداری
[آمار] مدل برادلی-تِری
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na3Mg(PO4)(CO3)
پیشوند: آهسته، تاخیردار، دیرآیند، کند [bradycardia]
کُندتپش [پزشکی] 1. آنچه باعث کُندتپشی میشود|||2. دچار کُندتپشی یا مربوط به آن
روانشناسى : کندگویى کارکردى
[نفت] زمین لرزک
[برق و الکترونیک] منحنی براگ 1. منحنی ای تعدادمیانگین یونها در واحد طول را در امتداد باریکه ای از ذرات یوننده با انرژی یکنواخت اولیه ( معمولاُ ذرات آلفا) که از یک گاز عبور می کنند، نشان می د ...