(اسطوره ی مصر) رآ (خدای خورشید)، مخفف:، دریادار، عضو فرهنگستان انگلیس، مخفف: (شیمی) رادیم، خدای افتاب مصریان قدیم [شیمی] رادیم [برق و الکترونیک] radium-رادیم عنصر فلزی با پرتوزایی بالا که پر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] آزمون همگرایی رابه
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:Mg7(PO4)2(OH)8
[ریاضیات] تسطیح
کنش کاو، دارای کنش کاو کردن، با کنش کاو بهم پیوستن سایر معانی: (نجاری)، کام و زبانه، فاق، نر و مادگی (rabbet joint هم می گویند)، جفت کردن نر و مادگی یاکام و زبانه لبه تخته و امثال ان ...
وابسته به زبان عبری مورد کاربرد خاخام ها در قرون وسطی، خاخامی
(عامیانه - تلویزیون) آنتن داخلی (که دو میله ی متحرک دارد) [برق و الکترونیک] گوش خرگوشی انتن تلویزیونی دو قطبی داخل اتاق، به شکل V که زاویه ی بازوهای آن و معمولاً طول آن قابل تنظیم است . این ...
رجوع شود به: tularemia
rabbit hutch, n•قفس چوبی (برای خرگوش)
پای خرگوش (پنجه ی پای عقب خرگوش که برخی خشک می کنند و برای خوش یمنی با خود حمل می کنند)
شکارچی خرگوش، مج، مبهوت
محل نگهداری خرگوش اهلی، خرگوشگاه، محل پرورش خرگوش اهلی، پرورش خرگوش