[نساجی] کارخانه تولیدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] پرداخت براساس طرح پاداش امتیازی
[ریاضیات] طراحی فرایند تولید، طراحی فرایند محصول
[کامپیوتر] برنامه تولید
[ریاضیات] زمان بندی تولید [آمار] زمان بندی تولید
[ریاضیات] مسأله ی برنامه ریزی تولید
[نساجی] کارگاه تولیدی
[سینما] عکس فیلم
[سینما] گروه تولید
[سینما] مدیر تهیه
دستیار مدیر تولید [سینما و تلویزیون] شخصی که در برنامهریزی تولید یا برنامههای تلویزیونی به مدیر تولید کمک میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] تولید نهان - تولید احتمالی