[برق و الکترونیک] خازن الکترولیتی غیرقطبی خازن الکترولیتی که در آن پوسه دی الکتریک در مجاورت دو الکترود فلزی مجاور تشکیل می شود تا در هر دو جهت جاری شدن جریان ساختار مشابهی داشته باشد . این ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطبایی بهنجار [ژئوفیزیک] ماندهمغناطش طبیعی تقریبا همسو با میدان محیطی کنونی زمین
واژههای مصوب فرهنگستان
قطبش هستهای [فیزیک] ← سمتگیری هستهای
[زمین شناسی] فضای پیراقطبی یک فضای هرمی سه وجهی که محصول شکل گیری صلیب برگی در یک شعاعی آکانتارین می باشد. مقایسه شود با: Perizonal space.
[برق و الکترونیک] موج قطبی شده خطی موج الکترومغناطیسی که بردار الکتریکی آن در همه زمانها در صفحه ثابتی قرار می گیرد که شامل جهت انتشار در محیط انتقال همگن ایزوتوپ است .
مجموعۀ بساقطبی [ریاضی] فرمولدار
[زمین شناسی] قطبش معکوس - الف) یک مغناطیدگی بازماند طبیعی که برخلاف جهت میدان مغناطیسی فراگیر حاضر جهت یافته است. نیز ببینید: معکوس شدن میدان مغناطیسی زمین. مترادف: میدان مغناطیسی معکوس. - ب ...
[برق و الکترونیک] موج قطبی شده دست راست، موج قطبی شده ساعتگرد موج الکترومغناطیس عرضی قطبی شده بیضوی . گردش بردار میدان الکتریکی برای ناظری که در جهت انتشار نگاه می کند، ساعتگرد است.
قطبش اشباعی [فیزیک] کمیتی که نشاندهندۀ بیشینۀ قطبش الکتریکی محیط دیالکتریک است
[ریاضیات] چهاروجهی خود قطبی
[شیمی] مولکول نیم قطبی
[ریاضیات] مختصات قطبی فضایی