قطعه [قطعات و اجزای خودرو] بخشی از یک سامانه که خود بهتنهایی به کار نرود و قابل تجزیه و تقسیم به اجزای دیگر نباشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] قسمت وزنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شماره قطعه [ریاضیات] شماره ی قطعه، شماره ی جنس
[ریاضیات] قسمت یک مجموعه
[ریاضیات] مکانیسم قطعه گذاری
[معدن] قسمت در بیلیون (عمومی)
[حقوق] اجرای قسمتی (از تعهد یا کار)
[ریاضیات] نقشه کار
[نساجی] نخ کشی بخشی
[صنعت] نوسانات قطعه به قطعه - نوساناتی که در نتیجه اندازه گیری قطعات مختلف بوجود می آید.
[صنعت] نوسانات قطعه - مربوط به تجزیه و تحلیل سیستم اندازه گیری (MSA). بیان کننده نوسانات قطعه به قطعه و زمان به زمان برای یک فرآیند با ثبات.
پارکامینه [روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، بخشی از بدن که کامینۀ عشق باشد