[ریاضیات] فشرده گون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراشنوی [شنواییشناسی] هرنوع نابهنجاری در شنوایی
واژههای مصوب فرهنگستان
پراشنوی ویلیس [شنواییشناسی] نوعی پراشنوی که در آن فرد دارای اُفت شنوایی رسانشی صداها را در محیط پرنوفه بهتر درک میکند|||متـ . پراشنوی کاذب false paracusis ...
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Zn2(AsO4)(OH)
علوم مهندسى : نمونه اى
جانشینی [زبانشناسی] ← رابطۀ جانشینی
نمونه ای
پیرادیپلماسی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی دیپلماسی که در آن ارکان محلی دولتی نقش ایفا میکنند
سعادت، بهشت، ارم، فردوس، بهشت برین سایر معانی: پردیس، جنت، مینو، گشتای، محل خوشی و سعادت، (از ریشه ی فارسی)، ملکوت، عرش، خوشی
بهشتی، مینوی، ملکوتی، پردیسی، جنتی، فردوسی (paradisiac هم می گویند)
دیوار یا خاکریز پشت سنگر (برای جلوگیری از حمله از عقب)
اضداد، قیاس ضد و نقیض، بیان مغایر سایر معانی: (اظهاری که ظاهرا متناقض یا چرند است ولی ممکن است واقعا درست باشد) گفته ی متناقض نما، معما نما، ناسازه، خرق اجماع، پارادکس، چرند نما، پارا دخشی، ...