[پلیمر] دوسو جهت یافتگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راستای بدن [باستانشناسی] ← راستای تدفین
واژههای مصوب فرهنگستان
شنواییسنجی بازتابشرطی جهتی [شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی رفتاری برای ارزیابی حساسیت شنوایی کودکان دوساله و کمتر که در آن گردش سر به طرف منبع صدا با پاداش دیداری ت ...
[خاک شناسی] همسویی پیوسته
[زمین شناسی] سوگیری بعدی در سنگ شناسی ساختمانی، تمایل عناصر فابریک خطی یا سطحی برای آرایشی که در آن جهت گیری ترجیحی توسط صف بندی این عناصر بوجود آید.
روانشناسى : گم گشتگى [بهداشت] گم سویی - گم کردن جهت [روانپزشکی] اختلال موقعیت یابی
[عمران و معماری] توجیه نسبی تجربی
سوی چهره [باستانشناسی] وضعیت قرار گرفتن سر و بهتبعِ آن صورت نسبت به راستای بدن
[پلیمر] جهت الیاف، جهت صف بندی الیاف در چند لایی نمدی یا بافته نشده به منظور افزایش خواص مکانیکی در یک جهت.
[خاک شناسی] همسویی خط دار
توجیه درونی [مهندسی نقشهبرداری] بازیابی دقیق فاصلۀ کانونی و مختصات نقطۀ اصلی دوربین و مقادیر تابیدگیهای شعاعی و مماسی عدسی
[عمران و معماری] توجیه درونی