[دندانپزشکی] حفره دهان [زمین شناسی] حفره دهان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضدبارداری خوراکی [پزشکی] ترکیبی معمولا هورمونی برای جلوگیری از تخمکگذاری و ممانعت از بارداری که بهصورت خوراکی مصرف میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حقوق] عقد لفظی، عقد غیر رسمی
[حقوق] شهادت شفاهی
[زمین شناسی] حاشیه دهانی، لبه دهانی نمای بخش دهانی عنصر کندانت در دید از کنار. واژه مزبور، همچنین برای خود بخش دهانی نیز بکار می رود.
[زمین شناسی] صفحه دهانی الف) هر کدام از پنج صفحه درهمی که دایره دربر گیرنده یا پوشاننده دهان یک سخت پوست را تشکیل می دهند. مترادف: oral. ب) قسمتی از بدن ادریوسترویدها که پوشش خارجی ناحیه دها ...
[زمین شناسی] قطب دهانی بخش انتهایی یک کیتینوزون (chitinozoan) تنگ شکل که شامل گردن و دهان موجود است. مقایسه شود با: aboral pole.
ناحیۀ دهان [علوم تشریحی] ناحیهای از صورت شامل دهان و لبها
کامش دهانی [علوم سلامت] فعالیت جنسی که در آن یک نفر با اندامهای جنسی دیگری برای لذت بردن تماس دهانی ایجاد میکند
[زمین شناسی] کناره دهانی، جنب دهانی قسمت فوقانی عنصر کندانت که در حقیقت در مقابل قسمتی قرار دارد که حفره اصلی بدان می رسد. این بخش معمولاً در صورت صفحه ای شکل و مرکب بودن از دندانه ها، گره ه ...
مرحلۀ دهانی [روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی فروید، اولین مرحلۀ تحول روانی ـ جنسی که در یکسالگی رخ میدهد و در آن زیستمایه بر دهان که منطقۀ اصلی شهوانی است متمرکز است ...
[زمین شناسی] دندان در دهان یکی از زوائد مثلثی و تیزی که در اطراف حفره صدفی شعاعیان فادارین، چیده شده اند. Color temperature دمای رنگ تخمین دمای یک توده یا پیکره ملتهب که بوسیله مشاهده طول مو ...