اجسام چند وجهی سخت و جامد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] الاستومر پلی اورتان - لیف کشسان پلی اورتان [پلیمر] الاستومر پلی یورتان
شبه همپارى شیمى : شبه ایزومرى [شیمی] شبه همپاری، شبه ایزومری
فدیه دهنده
[پلیمر] ایزومر ناحیه ای
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3(SO4)4•14(H2O)
[نفت] گران روی سنج دورانی
[نساجی] لاستیک - الاستومر لاستیکی - لاستیک ارتجاعی
شیرجه، معلق، پشتک، پشتک زدن، معلق زدن سایر معانی: کله معلق، وارو، (به ویژه عقیده یا روش) تغییر ناگهانی و شدید، واروگری هم (somerset می گویند)، وارو زدن، کله معلق زدن (در آب یا خشکی)، somerse ...
شیرجه، معلق، پشتک، پشتک زدن، معلق زدن سایر معانی: بخش سامرست (در جنوب غربی انگلیس - مرکز آن: 3458 - taunton کیلومتر مربع)، somersault شیرجه
[معدن] آگلومراسیون کروی نفتی (عمومی فرآوری)
[نساجی] ایزمر ساختاری