ichnolighology تفال و غیبگویی از روی رد پا، رد پا شناسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زن ایرلندی سایر معانی: زن ایرلندی
[برق و الکترونیک] آنتن کومان آرایه ای از دو قطبی های باز و نیم طول موجی که به صورت عمودی و به فاصله ی نیم طول موج از هم قرار گرفته اند و هم فاز عمل می کنند . در پشت آن و موازی با آرایه یک با ...
رجوع شود به: laundress
(زن) غیر روحانی یا غیر کشیش، زنی که راهبه نیست، زن عامی
روانشناسى : پرگویى
[عمران و معماری] میکرومانومتر
(شیفتگی یا وسواس جنون آمیز نسبت به یک چیز یا کار) تک شیدایی، وسواس متمرکز، تک سگالی
خو گرفتگى به مرفین
نانودستکاریکننده [نانوفنّاوری] دستگاهی برای کار بر روی اشیایی در ابعاد نانو
واژههای مصوب فرهنگستان
غیبگویی سایر معانی: سحر وجادو، جادوگری، غیبگویی از طریق ایجاد رابطه با مردگان
روانشناسى : مرده پرستى