مقابله کردن، تطبیق کردن، مقابله وتطبیق کردن سایر معانی: (متن ها و آمار و غیره) مقابله کردن، همسنجی کردن، مقایسه کردن، واخواندن، (صفحات یا بخش های کتاب یا اسناد و غیره را) مرتب کردن، سامانبند ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفات جانبی [علوم نظامی] صدمات یا خسارات غیرعمدی یا اتفاقی که بر افراد وارد میآید، بیآنکه در زمان حمله، هدف نظامی قانونی و اصلی محسوب شده باشند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حقوق] منع طرح مجدد قضیه مختومه (محکوم بها)، امر مختوم
[حقوق] تضمین، وثیقه
[حقوق] تراضی طرفین
روابطعمومی ناخواسته [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی] پوشش رسانهای ناخواستۀ یک سازمان یا محصول و خدمات آن که براثر مقایسۀ مطلوب آن سازمان با سازمانهای رقیب شکل می ...
[علوم دامی] خویشاوندان غیر مستقیم ؛ وابستگان فردی که اخلاف یا اسلاف نیستند.
ازپهلو، ازعر
[برق و الکترونیک] کنترل پذیری حالت کامل
[حقوق] شرط جنبی
علوم مهندسى : قابلیت کنترل علوم هوایى : قابلیت کنترل [برق و الکترونیک] کنترل پذیری [ریاضیات] کنترل پذیری
جام [زیستشناسی] مجموعۀ گلبرگهای یک گل|||* مصوب فرهنگستان اول