گوشت خام خور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمفلجی بخشی [علوم پایۀ پزشکی] فلج یک یا دو ماهیچۀ چشم
واژههای مصوب فرهنگستان
روانشناسى : شبح هراسى
[زمین شناسی] نیم شکل دار، نیم خود ریخت-بلور- - رجوع شود به hypidiomorphic؛ subautomorphic.
گرمایست [علوم جَوّ] سقف گرمسپهر در ارتفاع حدود 500 کیلومتری سطح زمین
دماگرایی، گرمادوست، دمادوست سایر معانی: (به ویژه برخی خزه ها و ترکیزه ها) گرما - دوست، گرما خواه [صنایع غذایی] گرما دوست : باکتریهایی که دامنه رشد و فعالیت آنها بین ۴۰ تا ۸۰ درجه سانتیگراد ا ...
گرما گرای سایر معانی: گرماگرای [عمران و معماری] شرایط گرم
هضم گرمادوست [مهندسی محیط زیست و انرژی] هضمی که در گسترۀ دمایی 45 تا 60 درجۀ سلسیوس انجام میگیرد
[خاک شناسی] جانداران گرمادوست
(ماده ای که در اثر گرما نرم و شکل پذیر می شود) ترمو پلاستیک، گرما دیسگر، گرمادش، پلاستیک گرمانرم، قابل ارتجاع یا نرمش پذیر دراثر حرارت [عمران و معماری] ترموپلاستیک - پلاستیک حرارتی [برق و ال ...
مادۀ گرمانرم [مهندسی بسپار - تایر] مادهای که بهدفعات با گرمایش نرم و سپس با سرمایش سفت میشود
(جنگ های ایران و یونان) گذرگاه ترموپیل