دوه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیر نارگیل [گردشگری و جهانگردی] مایعی که با رنده کردن و فشردن دروندانۀ نارگیل تازه به دست میآید
واژههای مصوب فرهنگستان
شیرخشک [علوم و فنّاوری غذا] شیر کاملی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد
شیرخشک بیچربی [علوم و فنّاوری غذا] نوعی شیر بیچربی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد ...
[علوم دامی] شیر خشک پس چرخ -
(شیری که با تبخیر حدود نیمی از آب خود را از دست داده است) شیر تغلیظ شده، شیر غلیظ، شیر وشمیده (با شیر غلیظ و شکردار condensed milk فرق دارد)، شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
اغوز، شیرماک سایر معانی: اغوز، شیرماک
شیر پسین [تغذیه] شیر چگال و چرب و پرکالری که در هر بار شیردهی پس از شیر پیشین ترشح میشود
جانشین شیر مادر [تغذیه] ← شیر فرمولی نوزاد
جانشین شیر مادر [علوم و فنّاوری غذا] ← شیر فرمولی نوزاد
شبهشیر مادر [علوم و فنّاوری غذا] شیری که نوع و میزان مواد مغذی آن مشابه شیر مادر است
بستنی کم چربی، یخشیر