[حسابداری] هزینه های مواد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] صدور مواد
[حسابداری] برگ سفارش مواد
مادری، مادرانه، مادروار، امی، از مادری، وابسته به زایمان سایر معانی: وابسته به یا ویژه ی مادر، از طرف مادر (در برابر: از طرف پدر paternal) [بهداشت] مادری
مرگ مادر [علوم سلامت] مرگ مادر بدون در نظر گرفتن علت آن در حین بارداری یا 42 روز پس از خاتمۀ بارداری
واژههای مصوب فرهنگستان
میزان مرگومیر مادران [علوم سلامت] تعداد مرگ مادران به علت بارداری بهازای هر صدهزار تولد زنده در یک سال|||اختـ . میزان م. م. MMR ...
[بهداشت] میزان مرگ نفاسی
کودکستان، آموزشگاهی که درآنجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
لبخند مادرانه
دایی
مادری، زایشگاه سایر معانی: آبستنی، حاملگی، زایمان، وابسته به آبستنی یا زایمان، مادر بودن، وابسته به مادر و مادری، ویژگی های مادرانه، مادرواری، مادرسانی، (بیمارستان) بخش زایمان، وابسته به زای ...
عدسی اکروماتیک، ادم کور رنگ